تنهایی پشت تنهایی

ساخت وبلاگ
سلام خدای مهربونمسپاسگزارم برای هر آنچه به من عطا کرده ای و هر آنچه که به من نداده ای ...الان که 33 سال و و 4 ماه و 6 روزم هست دارم به خودم و رفتارام در زندگی فکر میکنم و خودمو می سنجم ...میبینم خیلی از رفتارام برای جلب رضایت طرف مقابل و کورکورانه و با متملقانه بوده که باید تغییرش بدم ...من لازم ندارم که کسی من رو دوست داشته باشه و یا تایید و تاکید کنه و یه رگه هایی از دو رویی هم در من به وجود آمده .... که باید درمانش کنم ...از فردا اولین تمرینمو شروع میکنم :من هینم که هستم .... من زیاد حرفی برای گفتن ندارم پس به زور خودمو وادار به حرف زدن و اظهار نظر نمیکنم ....من من هستم .... + نوشته شده در دوشنبه چهاردهم اسفند ۱۴۰۲ ساعت 22:26 توسط من  |  تنهایی پشت تنهایی...ادامه مطلب
ما را در سایت تنهایی پشت تنهایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1zamini بازدید : 1 تاريخ : جمعه 31 فروردين 1403 ساعت: 15:29

سلام خدای مهربونمامروز هم یکی از روز های زندگیم بود که گذشت ، امیدوارم امروز کسی رو از خودم  نرنجانده  باشم ...از خودت که خدای واحدی کمک میخوام و امیدم به خودت هست تو رحمن و رحیم هستی و عزت و ذلت در دستان توست ... تو آبرو میبخشی و میگیری و تویی که همه رو میبینی و صداشونو میشنوی ...میدونم اینجا محل گذار هست و میگذریم و اون دنیاست دنیای اصلیست ...کمکم کن  + نوشته شده در سه شنبه هفتم اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت 22:21 توسط من  |  تنهایی پشت تنهایی...ادامه مطلب
ما را در سایت تنهایی پشت تنهایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1zamini بازدید : 75 تاريخ : سه شنبه 21 تير 1401 ساعت: 15:13

سلام خدای  مهربونمگاهی که دلم میگیره باز هم دلم میخواد به همون دنیای مجازی قبلی خودم برگردم و با آشناهای غریبه تر از غریبه درد و دل کنم ...بی هیچ نقابی صحبت کنیم و ...وقتی میام اینجا خیلی آرامش میگیرم و از این بابت واقعا خوشحالمنمیدونم روزی دخترم نوشته های منو میخونه یا نه... اما بخونه هم چیز خاصی ننوشتم و حتما خسته کننده هست واسشگاهی انقدر افسوس گذشته ها رو میخورم که خدا میدونه فقطگذشته ای که شاید خیلی مفت و راحت از دستش دادمالان هم هستم و میدونم دارم لحظه هامو از دست میدم اما انگار قفل و زنجیرم ...حتما افسوس این روز ها رو میخورموقتی دلت گرفته و میخوای خود خودت باشی اما وقتی برای با خودت بودن نداری محکومی به بودن ... در خدمت بودن داعماومدم از تنهایی فرار کنم افتادم تو تور خدمت گذاری و مسئولیت...دیگه نمیدونم چی بنویسمم + نوشته شده در سه شنبه پانزدهم تیر ۱۴۰۰ ساعت 23:38 توسط من  |  تنهایی پشت تنهایی...ادامه مطلب
ما را در سایت تنهایی پشت تنهایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1zamini بازدید : 86 تاريخ : سه شنبه 21 تير 1401 ساعت: 15:13

سلام خدا جونم خودت یه کاریش بکن

تو میتونی میتونی میتونی

من نمیدونم درستش کن

همه وصیله هستن

مگه میشه که نشه با وجود تو ؟

یا امام زمان داشتم فکر میکردم به کی بگم دعا کن که مستجاب بشه حتما دلم گرفت یادم افتاد به شما آقا جانم 

دعام کن تنهایی پشت تنهایی...

ما را در سایت تنهایی پشت تنهایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1zamini بازدید : 71 تاريخ : سه شنبه 21 تير 1401 ساعت: 15:13

بسم الله الرحمن الرحیم خیلی وقته ننوشتم ... میخوام بنویسم ... چون به این نتیجه رسیدم که هیپچ جیزی معجزه نمیکنه واسه انسان این خود آدمه که میتونه معجزه ی زندگیش باشه ... جریان از این قراره روز 1 فروردین یکی از بزرگ ترین تاریخ های زندگیم بود یه تاریخ تنهایی پشت تنهایی...ادامه مطلب
ما را در سایت تنهایی پشت تنهایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1zamini بازدید : 47 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 22:41

دیشب کارامو انجام دادم قرص برنج رو برداشتم و رفتم بیرون ، برگشتم دختمو بوسیدم و رفتم

جراتشو نداشتم گفتم بیرون از خونه بهتره ...

نشد

قرصا رو دور ریختم و برگشتم 

+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و سوم مهر ۱۳۹۹ ساعت 15:36 توسط من  | 
تنهایی پشت تنهایی...
ما را در سایت تنهایی پشت تنهایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1zamini بازدید : 65 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 22:41

سلام 

اسم این دنیا رو بذاریم فضای بی وفا ...

هیچ کسی نیست مثل گذشته نیست که بتونی با کسی دوست واقعی باشی و خودت باشی بدون هیچ فیلتری

+ نوشته شده در یکشنبه بیست و هفتم مهر ۱۳۹۹ ساعت 17:8 توسط من  | 
تنهایی پشت تنهایی...
ما را در سایت تنهایی پشت تنهایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1zamini بازدید : 77 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 22:41

سلام خدا جونم

چقدر دلم برای دنیای مجازیم تنگ شده ... کاش هنوزم اینجا مینوشتم و کسایی میخوندن و با هم بی پرده درد و دل می کردیم ، منتظر بودم کسی جواب حرفمو بده یا باهام درد و دل کنه 

خیلی حساس و بدبین شدم

خیلی ناامید و نگران

+ نوشته شده در جمعه شانزدهم آبان ۱۳۹۹ ساعت 22:17 توسط من  | 
تنهایی پشت تنهایی...
ما را در سایت تنهایی پشت تنهایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1zamini بازدید : 64 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 22:41

سلام خدا جونم مینویسم به یادگار از عصر کرونا ... حدود یک سال از جامعه کرونایی میگذره قبلا که تنها و آزرده بودم و در جست و جوی همدم و دوست الان که قضیه بدتر شده و عصر عصر دوری و قرنطینه و کروناست بعد از چندی مهمانی دعوت شدیم ... با اینکه با حواشی همر تنهایی پشت تنهایی...ادامه مطلب
ما را در سایت تنهایی پشت تنهایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1zamini بازدید : 74 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 22:41

حس میکنم خیلی بیحالم ، فراموشکار شدم بازدهیم اومده پایین خنگ شدم قبلا فکر میکردم خیلی مسلط هستم و همه فن حریف ولی جدیدا احساس میکنم یه احمق شکست خوردم یه عقب مونده ی بدبخت که وظیفش فقط کارگری برای دیگران هست ابزار دیگران حالم خیلی بده  اگر یکم خونه تنهایی پشت تنهایی...ادامه مطلب
ما را در سایت تنهایی پشت تنهایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1zamini بازدید : 62 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 22:41